روز ولنتاين - روز ولنتاين 25 بهمن (14 فوريه ) تقريبا يكي از مناسبتهايي است كه در سراسر جهان طرفداران خودش را دارد، چرا كه عشق و دوست داشتن موهبتي جهاني است، و عشاق روز ولنتاين را با هديه دادن به يكديگر جشن مي گيرند.
گفته مي شود كه در ايران باستان،نيز بيست قرن پيش از ميلاد روزي موسوم به روز عشق بوده است. منابع كهن از جمله ابوريحان جشن سپندارمذگان را در روز پنجم اسفند ذكر كردهاند. ولي با توجه به تغيير ساختار تقويم ايراني در زمان خيام كه پس از ابوريحان ميزيست، و سي و يك روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماري ايراني، بعضي منابع و به اشتباه تاريخ ذكر شده نيز ۶ روز به عقب آورده اند كه اين كار نادرست است. زيرا طبق منابع كهن و همانطور كه از نام آن پيداست اين جشن به روز اسپند يعني پنجمين روز ماه از ماه اسفند اشاره دارد. اين روز «سپندارمذگان» يا «اسفندارمذگان» نام دارد.
تاريخ روز ولنتاين
در اين مطلب به ديدگاه جالب دكتر شريعتي در مورد عشق و دوست داشتن مي پردازيم:
تفاوت عشق و دوست داشتن از نگاه دكتر شريعتي!
* عشق يك جوشش كور است و پيوندي از سر نابينايي
اما دوست داشتن پيوندي خود آگاه و از روي بصيرت روشن و زلال
* عشق يك جوشش كور است و پيوندي از سر نابينايي
اما دوست داشتن پيوندي خود آگاه و از روي بصيرت روشن و زلال
* عشق بيشتر از غريزه آب ميخورد و هر چه از غريزه سر زند بي ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع ميكند و تا هر جا كه يك روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نيز هنگام با او اوج ميگيرد.
* عشق در غالب دلها، در شكلها و رنگهاي تقريبا مشابهي متجلي ميشود و داراي صفات و حالات و مظاهر مشتركي است
اما دوست داشتن در هر روحي جلوه اي خاص خويش دارد و از روح رنگ ميگيرد و چون روحها بر خلاف غريزهها هر كدام رنگي و ارتفاعي و بعدي و طعم و عطري ويژه خويش را دارد ميتوان گفت: كه به شماره هر روحي ، دوست داشتني هست
*عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست و گذر فصلها و عبور سالها بر آن اثر ميگذارد
اما دوست داشتن در وراي سن و زمان و مزاج زندگي ميكند و بر آشيانه بلندش روز و روزگار را دستي نيست
* عشق، در هر رنگي و سطحي، با زيبايي محسوس، در نهان يا آشكار رابطه دارد. چنانچه شوپنهاور ميگويد: شما بيست سال سن بر سن معشوقتان بيفزائيد، آنگاه تاثير مستقيم آنرا بر روي احساستان مطالعه كنيد
اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گيج وجذب زيباييهاي روح كه زيباييهاي محسوس را بگونهاي ديگر ميبيند
* عشق طوفاني و متلاطم و بوقلمون صفت است
اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت
*عشق با دوري و نزديكي در نوسان است. اگر دوري بطول انجامد ضعيف ميشود، اگر تماس دوام يابد به ابتذال ميكشد و تنها با بيم و اميد و اضطراب و ديدار و پرهيز زنده و نيرومند ميماند
اما دوست داشتن با اين حالات نا آشنا است، دنيايش دنياي ديگري است
* عشق جوششي يكجانبه است. به معشوق نميانديشد كه كيست يك خود جوششي ذاتي است و از ين رو هميشه اشتباه ميكند و در انتخاب بسختي ميلغزد و يا همواره يكجانبه ميماند و گاه، ميان دو بيگانه ناهمانند، عشقي جرقه ميزند و چون در تاريكي است و يكديگر را نميبينند، پس از انفجار اين صاعقه است كه در پرتو رو شنايي آن، چهره يكديگر را ميتوانند ديد و در اينجا است كه گاه، پس جرقه زدن عشق، عاشق و معشوق كه در چهره هم مينگرند، احساس ميكنند كه هم را نميشناسند و بيگانگي و نا آشنايي پس از عشق درد كوچكي نيست
اما دوست داشتن در روشنايي ريشه ميبندد و در زير نور سبز ميشود و رشد ميكند و ازين رو است كه همواره پس از آشنايي پديد ميآيد و در حقيقت در آغاز دو روح خطوط آشنايي را در سيما و نگاه يكديگر ميخوانند و پس از آشنا شدن است كه خودماني ميشوند
توصيه هايي براي خريد كادوي ولنتاين:
هداياي روز ولنتاين شامل: گل رز و يا دسته گل كوچك، شكلات، كارت تبريك ولنتاين، عطر هاي ويژه ولنتاين , عروسك، شمع، يك نامه عاشقانه، يك قطعه شعر عاشقانه و يا هديه كوچك.
*براي جشن گرفتن اين روز و هديه روز ولنتاين به يك كافي شاپ و يا براي صرف شام به يك رستوران دنج برويد.
*براي جشن گرفتن اين روز و هديه روز ولنتاين به يك كافي شاپ و يا براي صرف شام به يك رستوران دنج برويد.
تاريخ روز ولنتاين
*دو روح، نه دو نفر، كه ممكن است دو نفر با هم در عين رو در بايستيها احساس خودماني بودن كنند و اين حالت بقدري ظريف و فرار است كه بسادگي از زير دست احساس و فهم ميگريزد و سپس طعم خويشاوندي و بوي خويشاوندي و گرماي خويشاوندي از سخن و رفتار و آهنگ كلام يكديگر احساس ميشود و از اين منزل است كه ناگهان، خودبخود، دو همسفر به چشم ميبينند كه به پهندشت بي كرانه مهرباني رسيدهاند و آسمان صاف و بي لك دوست داشتن بر بالاي سرشان خيمه گسترده است و افقهاي روشن و پاك و صميمي ايمان در برابرشان باز ميشود و نسيمي نرم و لطيف همچون روح يك معبد متروك كه در محراب پنهاني آن، خيال راهبي بزرگ نقش بر زمين شده و زمزمه درد آلود نيايش مناره تنها و غريب آنرا بلرزه ميآورد
دوست داشتن هر لحظه پيام الهامهاي تازه آسمانهاي ديگر و سرزمينهاي ديگر و عطر گلهاي مرموز و جانبخش بوستانهاي ديگر را بهمراه دارد و خود را، به مهر و عشوه اي بازيگر و شيرين و شوخ هر لحظه، بر سر و روي اين دو ميزند
*عشق، جنون است و جنون چيزي جز خرابي و پريشاني فهميدن و انديشيدن نيست
اما دوست داشتن، در اوج معراجش، از سر حد عقل فراتر ميرود و فهميدن و انديشيدن را نيز از زمين ميكند و با خود به قله بلند اشراق ميبرد.
- سه شنبه ۰۲ آبان ۹۶ | ۱۶:۲۵
- ۳۳ بازديد
- ۰ نظر